خرّم آن روز
که نامِ تو بیفتد
تهِ فنجانِ سیاهِ قهوه
و زنِ فالفروش
در هیاهوی اتاقِ تقدیر
با نگاهی
پُر از آرامش و امید
بگوید :

"غمِ ایّام سر آمد
مژده بادَت
که مسیحانفسی می‌آید..."

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر