من نشانی از تو ندارم ولی نشانیم را برای تو مینویسم : در عصر های انتظار به حوالی بی کسی قدم گذار خیابان غربت را پیدا کن وارد کوچه تنهایی شو کلبه غریبی ام را پیدا کن کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوی رنگی ام در کلبه را باز کن به سراغ بغض خیس پنجره برو حریر غمش را کنار بزن مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق اشک پشت دیوار تنهایی ام نشسته امــــ

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر