گاهی باید:
سوار بر قایق شکسته ی آرزوها،
مرزهای بی کران بودن را،
با دستانی شکسته و خالی پارو زد؛
و شاپرک زیبای امید را،
از سرای سینه،
پرواز نداد!

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.