دیشب یهو رفتن سفارش بده من موندم رفقیش سر میز

  • Emma

    معذب شدم
    اونم شروع کرد با یه هیجانی از کلاسی که قرارع بریم گفتن
    منم مث ۱۴ساله ها ....
    میتونم بگم آخرش وقتی همه بودن اونم معذب شده بود : )))))
    تو دنیایی راحتم که جز‌ منو اون کسی نباشع... باورت میشه؟!

  • Emma

    راحت نیستم تو‌چشمای همه نگاه کنمو حرف بزنم
    خصوصا پسرا،مردا حتی گاهی پیرمردا
    و راحت نیستم تو‌چشماشونم نگاه نکنمو حرف بزنم
    یه سندروم لعنتی مث هی نگاهت میپره تو درو دیوار چشم و حلق طرف

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.