گـ ـآهـی وَقــتــهــآ دِلــَم میخــوآد آوآز بـِخونـَم
لــِی لــِی کــُنَم
بــپـرَم تآ دَســتَم بـهـ یـِهـ توت قــِرمــِز برسـهـ
...
توی کوچهـ بــآزی کــُنــَم
دوچــَرخهـ سوآر م و آب نــَبـآت چوبـ ـی
موهـآی بـُلـَندَمو روی شونـِهـ هام و وقتیکهـ می دَوَم
بــآد هـَر تـآرِشو بهـ یهـ طَـرَف بـِبـَره
بهـ جآی بـآز کردن دَر بـآ کلـیـ ـد سـَنگـ بِزَنَم
به شیشهــ
حــیــفـــ...!
نمیشود..........
کودَک درونـــم خستــِه شُده اَز خــآنومـ ـی...!
دیدگاه غیرفعال شده است.

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.