در Isolophillia
پیر زنی رفت داروخانه تا برای درد مفاصلش دارو بخره. . .
.
صندوق دار داروخانه بهش گفت:
خوشکل خانم امر بفرمایید...
پیزنه فوری کمرشو راست کرد گفت:
رژ لب میخواستم عزیزم....
این است قدرت کلمات
خاتون
پاتریک دانا