هنگامی که مرگم فرا می رسد می خواهم در آغوش تو باشم چرا که تنها آغوش توست که می تواند مرگ را به تعویق بیاندازد 
  • امیر

    المیرا داداش جانتو فراموش کردیا

  • امیر

    ی ابجی المیرا داشتم و هنوزم ابجیمه جونش برام درمیرفت ولی دیگه حتی منو یادشم نمیاد
    عمه شده خبر نداره یعنی نبود ک خبرش کنم ک هعمه شده شاید باز دلش خوش شه با داداشش بحرفه

  • Panah

    به آقا امیر ، حالت چطوره خوبی دختر خوشگلت خوبه خانمت خوبه سلامتید

  • امیر

    اقا امیر رو بگو داداش امیرت
    ی پسر 20روزه هم هست

  • Panah

    ای جان خدا حفظش کنه الهی
    قدمش مبارک باشه

  • Panah

    آقا امیر ی ابجی المیرا داشتم و هنوزم ابجیمه جونش برام درمیرفت ولی دیگه حتی منو یادشم نمیاد
    عمه شده خبر نداره یعنی نبود ک خبرش کنم ک هعمه شده شاید باز دلش خوش شه با داداشش بحرفه


    آقا امیر من جونم برا کسی در نمیره

  • Panah

    از خدا هم میخوام که دختر نازت و پسر عزیزت همیشهه سالم سلامت لبانی پراز لبخند داشته باشن

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.