ما دخترها....
بویِ لاکُ و رژِلبِ صورتی نیستیــم....
عمل هایِ زیباییِ متعدد و خــوشگلی هایِ افراطی...
گریه هایِ شبانه و بالشتِ خیس....
و عروسک هایِ پشتِ ویترینِ هر مغازه....
یا لوس بازی ها و عشوه هایِ بیخــودی برایِ هر آدمِ سرِ راه نیستیـــم....
ما دخترها...
بی شک معجزه ی خداوندیــم....
که صدایِ خنده هایمــان روحِ زندگی
و اشک هایمان
زلالِ چشمه هاست
و چـشم هایمــان
ویرانگرِ سازنده یِ هستی....
و موهایمــان....
گندمزارِ اسیرِ دست هایِ باد...
ما خداوندِگان احساسیم
و جان دهنده یِ باران...
وخــدا مارا آفریــد
تا خستگــی هایِ آفرینش را
از تنش بیرون کنیــم....
.
فاطمه_صابری_نیا

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.