سلام روزت بخیر خواهر جان

سلام عزیز خواهر ، عصر بخیر نازنینم .

سلام
یا خدا آجی فک کنم پدر فرشته ...ای وااای

علیک سلام زیبا، سلام نازنین خواهر ، تازه میخواستم آهنگاتو گوش بدم

ببین آبجی لطفا تو واتس آپ برام بفرست ، اگه ممکنه برات ، یکیشو گم کردم ، اگه بدونی چقدر دوستش داشتم ،

سلام
یا خدا آجی فک کنم پدر فرشته ...ای وااای یعنی چیییی؟ من متوجه نشدم .

پدرشون بستری بود ..کرونا لامصب / صبحی آمد سایت ولی چیزی نگفت و فقط آنلاین شد و رفت
گفتم حتما حال نداره
ای وای نگو ...

ای خدای من ..... چه مصیبتی ، من که یه دختر خانوم بیقرار رو میشناختم ، البته همش پستهاش پر از غصه بود عکس پروفایلش هم نصفه چهره بود ، نمیدونم شاید همونه ، خیلی بیقرار بود طفلی ، فکر کنم همونه ، خدا صبرشون بده ، براش دعا کن آبجی خدا بهش صبر بده.

بله همونه منتها نمی‌دونم چرا جناب مهران گفتن مادر
آخه پدرشون که بستری بود !؟

خدا صبرش بده

بله منم شک کردم، چون پرسیده بودم ازش گفت پدرم ، ، طفلی چقدر بیقرار بود ، خدا صبرش بده ، فقط میشه برای آرامشش دعا کرد .

ای وای اینا چی میگن
مادرش میگن تصادف کرده!!
ای وای مگه مادرش پارسال مرحوم نشده بود
وای من قاطی کردم
استغفرالله .

من که اصلا خبر ندارم از چیزی ، فقط یه دختر جوان رو میشناختم که پدرش بخاطر کرونا بستری بود .

خب ایشون همونه
آبجی من سرم درد گرفت فعلا

منم همینطور . بریم پی کارمون ...

سلام وقت بخیر خواهر
شرمنده یکم گرفتارم
با اجازه

سلام خواهری
روزت قشنگ

سلام خواهر جانم ، بامداد بخیر زیبا جان ، شرمنده که دیر پاسخ دادم . نشد به خدا .

عزیزمی

ما بیشتر آبجی
پاااک دیونتیم که

سلام
عشق جان

سلام خواهرم ، زیبا جان

آبجی راستی یه خبر ، یه دختری به نام حلیمه یا حکیمه الات یادم رفت اسمش. تو فیس نما پیام گذاشته بود که هم میهنی ها یه گروه درست کردن ، دعوت مبکنن اونجا بچه های هم میهنو ، اما فکر کنم گروه چیز خوبی نباشه ، گفتم بهت بگم شاید شما هم خواستی عضو بشی ، من فعلا دو به شکم ، بیخیال شدم ، در ضمن میگفت قراره دوباره همون هم میهن راه اندازی بشه ، نمیدونم تا چه اندازه صحت داره.

خونه ای

توجه بهش نکن فعلا

همون اول پاییز یه دو ساعتی رفتم تو گروهشون یه کندو کاوی کردم
زیاد محیطش واس من و شما ردیف نبود عین چت گروه شده بود و بنگاه میفهمی که

زیاد به این بشر توجه نکن
نمی‌گم آدم معقولی نیس
ولی رو حرفش نمیشه حساب کرد
فک نکنم سایت راه بیفته
در ثانی آبجی اونی که بخواد و برات ارزش قائل باشه
و واقعا حس خواهر برادری رو داشته باشه
خونش محبتش می‌کشه میاد پیدات می‌کنه حتی از زیر سنگ
من فعلا همینجام جای دیگم نمی‌رم
محیطش رو دوست دارم
کسی به کسی کاری نداره
و
بی صاحب نیس رسیدگی میشه
آدمای بی ربط حریم خودشون رو اینجا بهتر حالیشونه
خداییش اینجا از هر لحاظ از هم میهن بهتر بوده لااقل تا الان .

سلام آبجی بله خونه ام ، پیاماتو ندیدم الان میخونم

سلام گل دختر

آبجی بهوا بچه ها شاید فردا پس فردا مجبور شم برم تهران

یکسری وسایل لازمه باس برم بیارم
شاید برم یه شب بمونم
وسایل لازم جم کنم و برگردم
آخر نشد قرنطینه بمونیما

بله میفهمم ، اینجا عالیه ، مشکلی نداره ،فقط یه مورد بود که اونم شکر خدا حل شد ، اونجا هم تا الان مشکلی نبوده ، اما چون شکل و شمایلش به هم مبهن شبیه برام راحت تره ، اینجا چشمم کم نوره دید کافی ندارم ، یه کم سر درد میگیرم ،اما عالیه ، خدا رو شکر و ازهمه مهمتر خواهرم اینجاست ، راستی اون خانوم اصرار شدید داره که بچه های هم میهن رو جمع کنه ، منم روم نشد نه بگم ، اما پیام ندادم ، فعلا بیخیال شدم ، گفتم از شما بپرسم ببینم چی میگی ، خبری داری یا نه ، پس کلا بیخیال ، اگه سایت باز شد که میریم و گر نه بیخیال .

خانوم مراقب باش ، با احتیاط و رعایت تمام نکات ایمنی ، دیگه خودت استادی ، بستنی رو هم میشورین میخورین دیگه ؟!!! خیالم راحته.

سیمین هم بهش میگم تو دیگه لازم نیست بیای
میگه اگه با اسنپ بری میام
خدا خودش بخیر کنه
آسم و مشکل عروقی و .. کلا مستعدیم واسه رحمه‌الله علیهی خخ
بتونم سیمین رو راضی کنم نیاد
نگران منه میگه تنها نرو خخ

خانوم مراقب باش ، با احتیاط و رعایت تمام نکات ایمنی ، دیگه خودت استادی ، بستنی رو هم میشورین میخورین دیگه ؟!!! خیالم راحته.
خخخ شیطون
نه پس تو خوبی همینجوری می‌بری می‌زاری سردخانه
ویروسها یه حالی کنن
.
.
تازه نان رو هم از نو رو اجاق حرارت میدیم
دوبار تنوووری مزه داره خ

چی فکر کردی من خودم نون میپزم ، اونم فتیر برای صبحانه ، دیت کم نگیر منو ، اما شما همون بستنیا رو بشور کافیه ، بچه رو هم با خودت نبر ، اصرار هم کرد نبر ، خودتم رفتی زود برگرد .

فدات عزیز
خلاصه اگه یه دو روزی نبودیم نگران نشو
چون بخاطر تکالیف مدرسه مجازی
مجبورم گوشیم رو بگذارم دست پروین
اونجام که تلفن نداره که نت داشته باشه خخخ

مگه میخوای بمونییییی ، ای خدا ، تو رو خدا زود برگرد

آره تصویر اون نان همبرگریااا که پخته بودی که خیییییلی خوب بود
چه کنجدی هم داشت
برم برگردم ازت میپرسم ببینم منم میتونم بپزم
بنظر خیییلی خوشمزه می‌آمد و لذیذ

فدات آبجی جان
عزیز زنگ تفریحی تموم شد گوشیو لازم داره فعلا من برم با اجازه
مراقب خودت باش

عالیه عالی ، نونش حرف نداره ، تازه من در آوردیه ، من خودم برای اولین بار پختمش ، خیلی خوب شده بود ، با توضیح کامل برات میفرستم دستورشو ،

به سلامت مراقب خودت باش ، زود هم برگرد خونه

چشم عزیز
امشب کارام رو راست و ریس کنم برای بچه ها غذا بزارم و ووو احتمالا فردا عصری بی حرف پیش برم
خواستم برم میگمت
.
.
‌
ای جان باشه ممنون بفرست دستورشو فداااات نازنینم

من فکر میکردم دیشب میری ، خب رفتی هم زود برگرد ، مراقب خودتم باش.