با یار به گلزار شدم رَهگذری
بر گل نظری فکندم از بی‌خبری

دلدار به من گفت که شَرمت بادا
رخسار من اینجا و تو بر گل نگری؟


پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.