شک نکن ! عاشق ترين مرد زمينم ... بعد تو
اشک ... حسرت ... کاغذ پاره ... من اينم بعد تو
از همان راهي که رفتي ، در همان آغاز راه
پشت آن ديوار کاهي مي نشينم بعد تو
مي روي با خنده و ... ناگاه باران ميزند
ميزند باران و ... من تنهاترينم ، بعد تو
مي رسي در خانه ي اقبال ! و ساکن مي شوي
من ولي سرگشته ي بغداد و چينم ... بعد تو
ديدن دنيا چه لطفي بي تو دارد خوب من؟
زندگي نه ! .... مرگ را ، شايد ببينم بعد تو
بعد تو ، يک عمر ، درد و غصه و رنج و عذاب
هر کجا پا مي نهم ، ... دردآفرينم بعد تو
مي روي ، قد مي کشي ، پربار و زيبا مي شوي
من زمينم ! ... من زمينم ! ... من زمينم ! ... بعد تو
اسماء
بعد تو هیچ گاه خوشی را نیافتم این گنه را من چگونه کشیدم بعد تو
آرین
درود بر سما خانم
اسماء
البته با عرض پوزش ..شعر که میاد باید تایپ بشه
آرین
احتیار کردید
کار خوبی کردید ولی انگار قبلا با اسم دیگه اینجا بودید
اسماء
نه من تازه اومدم
آرین
باشه
ممنونم از حضورتون و شعر زیباتون
اسماء
خواهش