دوست داشتم عکاس بودم...

کادر  می بستم روی صورت

دوست داشتنی های زندگیـَم...

میگفتم یک دو...سیب!

(این سیبِ آخر را یک جوری می گفتم که لبخندشان از کادر بزند بیـــرون!)

و لبخندشان را...

تصویرِ مثبتِ زندگی بخششان را...

ثبت می کردم.

قاب می گرفتم...

و می گذاشتم کنجِ طاقچه ی دلم...

اصلا شاید یک سبکِ نوینِ عکاسی خلق می کردم...

به نامِ خنده ی حیات بخش

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.