به خواهرم میگم بچه هات شب اداری ندارن.میگه خیلی کم.
گفت یه سه شب بود پسرم رخت خوابش رو خیس میکرد.شب چهارم وقتی که شیره ی خواب بود گفتم آقای بلالی(ناظم مدرسشون) همون جوری خواب الود تا اسمش رو شنید بلند شد سیخ ایستاد.
قبلا دیده بودم ناظم مدرسه با بچه ها بد رفتار میکنه و اونا رو میترسونه فهمیدم قضیه از کجا آب میخوره.
فرداش رفتم مدرسه گفتم بچه ام رو ترسوندین شب اداری گرفته .از وقتی دوسالش بود و از پوشک گرفتمش اصلا همچین موردی نداشته .گفتن از کجا میدونی ما ترسوندیمش گفتم شیره ی خواب بود تا اسم شما رو گفتم از جاش پرید و سیخ ایستاد.

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.