سر تا پایم را خلاصه کنند

می شوم “مشتی خاک”

که ممکن بود “خشتی” باشد در دیوار یک خانه

یا “سنگی” در دامان یک کوه

یا قدری “سنگ ریزه” در انتهای یک اقیانوس

شاید “خاکی” از گلدان‌

یا حتی “غباری” بر پنجره

  • امیرطاها...

    این ینی اینکه سرتاپات ... نه بابا تو داداش گل خودمی
    کرورکرور می ارزی ... تو طلای نابی ک اگه خلاصه ت کنن
    شاید الان گوشواره ای ظریفی بودی برگوش دخترک زیبا رویی
    ویا گردن بند و سینه ریزی بر گردن عروس ماهی
    ویا شمشی که بدست عاوردنت عارزوی همگان بود...!

  • .

    این ینی اینکه سرتاپات ... نه بابا تو داداش گل خودمی
    کرورکرور می ارزی ... تو طلای نابی ک اگه خلاصه ت کنن
    شاید الان گوشواره ای ظریفی بودی برگوش دخترک زیبا رویی
    ویا گردن بند و سینه ریزی بر گردن عروس ماهی
    ویا شمشی که بدست عاوردنت عارزوی همگان بود...!


    امیر جان دلنوشته بودا داداش گلم سخت نگیر و الکی ازم تعریف نکن

  • امیرطاها...

    امیر جان دلنوشته بودا داداش گلم سخت نگیر و الکی ازم تعریف نکن
    خاک تو روح بی معرفتت که لیاقت تعریف نداری
    الحق ک مث گربه ای وبتو خوبی نیومده

  • .

    خاک تو روح بی معرفتت که لیاقت تعریف نداری
    الحق ک مث گربه ای وبتو خوبی نیومده


    ممنونم عزیزم خخ

  • .

    مرسی از حضورت

  • امیرطاها...

    ممنونم عزیزم خخ
    قربونت بهمچنین

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.