در رقص واژه ها
افتاب و باران
شهرى كه آفتاب نداشت نبودنت را هر روز به رخم كشيد حالا خودت دست خورشيدت را بگير و برو بگذار آسمان من بارانى بماند
امیر محمُد
شهرى كه آفتاب نداشت
نبودنت را
هر روز به رخم كشيد
حالا خودت
دست خورشيدت را بگير و برو
بگذار آسمان من بارانى بماند