كي مياد به حرفاي من گوش بده...
آخه من غريبه هستم با همه ...
يكي آشنا مياد به چشم من ولي از بخت بدم اونم غمه..
ولي از بخت بدم اونم غمه...
مستي هم درد منو ديگه دوا نميكنه ...
غم با من زاده شده منو رها نميكنه ...
خسته از هركي كه بود ... خسته از هركي كه هست...
راه ميفتم كه برم مثل هر شب مست مست ...
باز دلم مثل هميشه خاليه.. باز دلم گريه تنهايي ميخواد...
بر ميگردم تا ببينم كسي نيست، ميبينم غم داره دنبالم مياد
مستي هم درد منو ديگه دوا نميكنه ...
غم با من زاده شده، منو رها نميكنه...
منو رها نمیکنه...
دیدگاه غیرفعال شده است.

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر