تجربه خودکشی داشتم تا الان
ولی نمردم
شاید بخاطر این بود میگفتم خواهر ، مادر و خالم تو کلیک منتظرمن
نعمتایی که تو دنیای واقعی دارم اما همشون ازم متنفرن
الان هیچکس منتظرم نیس
هیچکس...
نه پسر عمویی دارم تو دنیای واقعی
نه هیچکس
من نریمانم
پسری که هیچ چیزش واقعی نبود
خدا یار و نگهدارتون
(میرم اما از مدیران این سایت میخوام پستو پاک نکنن)
(و از امیر عاقا عذرمیخوام چون من امشب اصلا احوالم مساعد نبود)

  • Parisa_khanom

    یعنی هیچی نمیتونم بهت بگم هیچی ....

  • Hahaha

    نگو الهام بانو
    هیچی
    به این نتیجه رسیدم جز خودم هیچکس دوسم نداره
    البته البته
    کاریم کردم که همیشه میگفتی بکنی قیدتو باید بزنم
    قیدو زدی منم قیدار دستمو

  • Parisa_khanom

    تو غلط میکنی کار اشتباهی کنی نریمان ....

  • Hahaha

    کردم
    دیگه تنهاییو من
    ولی این بار عجیب سوخت

  • Parisa_khanom

    پریسا مرد .... تموم شد .

  • Hahaha

    نریمانو زودتر کشته بود
    قول داده بودی واسه خیلی چیزا
    قولتو شکستی
    منم شکستم
    نریمان به قول همتون خیلی اشغال و عوضیه
    با خودم تکرار میکردم مهم نیستن اونا من برام حرف سه نفر مهمه
    ولی خودت میدونی به یه تلنکر وابسته بودم
    الانم پسر عمو کوچیکمو فرستادم برام اپی نفرین بخره تا کارو یسره کنم
    یبار برا همیشه
    طفلی نمیدونه اپی نفرین چیه
    خدافظ

  • Hahaha

    لنا
    کسره شانه یه ادم عوضی اشغال پسرت باشه
    حالم دیگه اصلا دست خودم نیس
    منتظرم پسرعموم برسه

  • Parisa_khanom

    بیا اونور زود باش زود

  • لنا تقواشعار *مدیر فصل عاشقی الی*

    تو چرا اینقدر شخصیت ضعیفی داری
    تو چرا ایتقدر دروغ گو و اعتماد ادما رو به بازی میگیری
    بار ها قول دادی

    بار ها اومدی گفتی مامان .گفتم جانم
    هر علطی میخوای بکن به درک .به جهنم ... فهمیدیییییی به جعنممممممممم
    دیگه نه میخواهم ببینمت .. نه میخوام باشی
    دیگ6 به من خطاب نده به اندازه کافی بهت فرصت دادم...
    قرار نیست 6ر جای زندگی ادم کم اورد غلط زیادی کنه
    تو مگه چند سالته .. تو این چرندیات میچرخی ...

  • Hahaha

    من شونزده سالمه
    لنا
    من شخصیتم علاوه بر ضعیفی اشغال و عوضی هم هست
    بقول همه
    خیلی دیشب بهم گفتن اشغال عوضی
    خیلیا بهم گفتن خییلی
    عاره من شونزده سالمه و بچه
    نمیتونم
    دیگه طاقتم تموم شده
    به حد کافی واسه پسر عموم اشک ریختم
    به یه تلنگر وصل بودم
    میومدم اینحا تا بعد از مرگ پسر عموم عاروم شم
    دیگه عارامشی ندارم
    از همه طرف مسدودم
    از همه طرف فحش خوردم
    از همه طرف زدن
    همممه طرف

  • Hahaha

    خدافظیتون

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.