هرشب و ، هرروزِ تو هم به شادی و ، سلامت ... صاحبِ قلبِ سورنا ...
گُل گُلکی برای من همیشه و ... همیشه ...
...
نخیر خانووم ... سرخیِ من ، ازآن تو ... زردیِ تو ، مالِ من ...
...
درسخون شدی بودی ظاهرا" ، بدونِ من ...
بله و ، بله ... هرروز و ، شـــب ...
...
عشقِ منم برای تــــو ... تا به اَبــــد ...
...
آخ که اگر بابا امیرت اون چیزارو ببینه و ، بفهمـــه ،
هردومونو میکشه و ، پرونده رو اینجوریا ، میبنده ، >>> ...
اوّلا" :
من که تا علی آبادِ کتول هم تابحال سفری نداشتم ،
چه رسد به کشورِ بُرجِ ایفل و ، موزۀ لوور و ، شرابِ شامپاین ...
دوّما" :
خب نمیشه غلط به این بزرگی رو ببینی و ، دَم نزنی ...
.
surena raad
surena raad
. سلام و ، صبح بخیر دارم عزیزم . .
. شاخه گُلِ مهربونی به پای تو میریزم .
surena raad
. راستی خانووم ،
. این شبِ چهارشنبۀ آخرِ سالت مُبارک .
.
علیکم سلام بر صاحب قلب من
هر روز و هر شبت بخیر باشه جانم
تو خودت گلیمهربونم
زردی من از تو ، سرخی تو از من
چهارشنبه سوری نداشتم امسال ، سخت مشغول حساب و کتاب بودم
surena raad
هرشب و ، هرروزِ تو هم به شادی و ، سلامت ... صاحبِ قلبِ سورنا ...
گُل گُلکی برای من همیشه و ... همیشه ...
...
نخیر خانووم ... سرخیِ من ، ازآن تو ... زردیِ تو ، مالِ من ...
...
درسخون شدی بودی ظاهرا" ، بدونِ من ...
.
کنار تو ، به شادی و سلامت ، هر روز و هرشب ...
آتش عشقت که همیشه واسه منه ...
دیگه خودم رو سرگرم میکردم ، البته کل صفحات جزوه ها بگردی ، کلی نشونه از تو هست
surena raad
بله و ، بله ... هرروز و ، شـــب ...
...
عشقِ منم برای تــــو ... تا به اَبــــد ...
...
آخ که اگر بابا امیرت اون چیزارو ببینه و ، بفهمـــه ،
هردومونو میکشه و ، پرونده رو اینجوریا ، میبنده ، >>> ...
.
آخجون و آخجون
حالا تو صداش رو در نیار
فعلا من پرونده م سفیده هیچکی مثل من ندیده
surena raad
صداشو ، درمیارم و ، درمیارم ، میگم بهش خیلی زوووود ،
آش میپزم با روغنِ فراووون ، تا بخوریم هرسه تامون ، توو خونه تون ، توو اِیوون ...
.
روشنفکر شدی عا
صداشو در بیاری خیلی زوووود
واسه همیشه میشیم از هم دور
surena raad
پس تاریک فکر بودم و ، خبر نداشتم تا کنون
روشن شده فکرِ من و ،
خواستگاری میام با آش ، خوونه توووون ...
بعدش میریم ما دوتایی ، خونه موووون ...
.
اره لامپش سوخته بوده فکر تو
آهان با اش مبادله کالا به کالا میکنی تو
surena raad
بعله دیگه ... تهاتُر ...
.
من رو با آش
به همین خیال باش
surena raad
وای خدا جوون ...
surena raad
مبگماااا ،
دوتا کامنتِ آخرتو ، با قافیه گفتی هاااا ...
.
دیگه با شاعری چرخیدم که مگو و مپرس
surena raad
خخخ
با اینجانب چرخیدی و ، چرخیدی
ناگهونی ، از دستِ من یک سال و نیم پریدی ... ...
.
پریدم و پریدم
ولی از پشت بامت که نپریدم
surena raad
از پُـشتم که پـریـدی و ،
تنهایی رو خریدی و ،
مِهرِ من و ،
شوقِ من و ،
نـدیـدی کــــــه ...
.
surena raad
.
این کلیپ رو پیدا نمیکنم ....
surena raad
عیب نداره عزیزم ...
اَذیت نکُن خودت رو ...
همینجوری قبول دارم لُطفتو ... ...
.
.... مخسی
surena raad
اوّلا" که ( مِخسی ) نیست و ، مِغسی ) هستش ...
دوّما" هم
خواهش میکنم مادمازل ...
.
حالا من مثل تو فرانسه نرفتم
ازم غلط املایی نگیر
surena raad
اوّلا" :
من که تا علی آبادِ کتول هم تابحال سفری نداشتم ،
چه رسد به کشورِ بُرجِ ایفل و ، موزۀ لوور و ، شرابِ شامپاین ...
دوّما" :
خب نمیشه غلط به این بزرگی رو ببینی و ، دَم نزنی ...
.
خارج پس تو نرفتی ...
surena raad
خب معلومه نرفتم ...
مگه من گفته بودم که رفتم ، ؟؟ ...
.
هانا دختری در مزرعه در گوشم گفته بود یه چیزایی ...
surena raad
خخخ
عِـــــــ ، !!!
پس گفته بوده ، !!! ...
عجب دخترِ دهن لغّی بوده که من خبر نداشتم ، !!! . >>> ...
.
surena raad
حالا هِی بخند به من ...
نوبتِ خندۀ منم میرسه ...
.
تو هم بخند ، قربون اخمات ...
surena raad
فدای اون خنده هات ...
بروی چشم ، میخندم ...
.
چشمات بلایی نبینه به جز من ....
surena raad
خُب همین یـه بلااااااا ،
واسه هفت پشتِ من که بسه دیگه عاقاجوووو ...
.
.... ....
surena raad
ازبس که تو شیطون بلایــــــی خو ، عاقاجوووو ...
.
surena raad
میگماااا
هیچ هََواست هست که ساعت چند شده ، ، ؟؟ ...
.
۰۱:۰۸
surena raad
اَلان که دیگه ، یک و ، بیست و ، شیش دقیقه ...
میگم ،
نکُنه یـهو خوابت بره گوشیِ روشن تووی دست عزیزم ...
.
بله ، دقیقا ساعت همینه....
منتظر شب بخیرم که با رویاش بخوابم ....
surena raad
عِ ، !!!
ینی منتظر بودی تا من بگم شب بخیـــر ، ؟؟ !!! ...
پس بگیر بخواب و ، رؤیا ببین ... رؤیای شب های مـــن ...
.
.... شب تو هم بخیر و آرام ....
surena raad
عِ ، !!!
پتو رو نکش اونجوری تا روی سرت تو گرمااا ... ...
.
چشم ....
surena raad