نادر امیری
۳۲ پست
۴۷ دنبال‌کننده
۲۴۷ امتیاز
مرد
۱۳۶۶/۱۲/۱۵
فوق ليسانس
Azad
ايران، تهران
زندگی مجردي
قد ۱۸۰، وزن ۹۰

تصاویر اخیر

چه ظریفانه است خلقت قلب آدمی به تلنگری می شکند به لحنی می سوزد برای دلی می میرد به نگاهی جان می گیرد و به یادی می تپد
آسانسوری شده ام
تنها
در برجی متروک
که سال هاست
بهانه ای برای اوج گرفتن
نداشته است
به خانه ام بیا
خسته ام
از این همه ایستادگی
گاهی وقت ها آنقدر از زندگی خسته می شوم که دلم می خواهد قبل از خواب،
ساعت را روی “ هیچوقت ” کوک کنم . . .
یه وقتایی دلت میخواد
یکی از پشت سر چشماتو بگیره و ازت بپرسه :
اگه گفتی من کی ام ؟
تو هم دستاشو بگیری و بگی:
هر کی هستی فقط بمون…
یــک روزی ..
بـه هـــر دلـــیلی ..
اگــر از تــه ِ قــلب ِتـــان خــندیــدیــد ..
لطـــفـا”،
بـــرای ِ من هـــم تـــعریــف کنـــید !
تقــویمِ امـسال هـــم..
بـا تقـــویــمِ پــارسال..
هیـــچ فــرقـی نمیـــکند..
وقتـی..
زنـــدگی..
تــا اطّـلاعِ ثــانــوی ..
تعــطــــــیل اسـت !
من اهل دوزخم ار بی تو زنده خواهم شد

که در بهشت نیارد خدای غمگینم

سعدی
ﺗﻨﻬﺎ کسی که ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺑﻬﻢ ﭘﺎ ﺩﺍﺩ غم ﺑﻮﺩ
ﺍﻻﻧﻢ ﺗﺮﻳﭗ ﺍﺯﺩﻭﺍﺟﻴﻢ …
این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش
همین بس که :
نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است
با تیغِ کُند
چـــایــت را بــــنوش ..
نگــــرانِ فـــــردا نــــــباش !
از گنــــدمـــزارِ مـن و تــــو ..
کـــاهــی مــی مــانـــد !
بـــــــرایِ بـــــادهــــا !
سرد که باشی دلسرد میشوی از ادمها حتی از خودت سرد که باشی کلافه میشوی از تمام این درد های سرد...
جایی بالاتر از آسمان

می دانم جایی هست

می دانم کسی آن بالا نشسته

و اشک هایم را می بیند

علت دل شکستگی ام را می داند

قضاوت می کند بی طرفانه

می دانم جواب بدی ها

بی جواب نمی ماند