بیشتر
در Isolophillia
کافی ست بشکنی
دیگر چه فرقی می کند
برایت بمیرند یا عاشقت شوند
آروزهایی که با آنها
رویا ساخته بودی
قدیما می گفتن
خدا کی عشق یکی
الان می گن خدا یکی
عشق یکی یکی !!
ههhهه
وانمود می کرد
دوستم داره
وانمود می کرد واسش مهمم
همش دروغ بود
فقط وانمود بود …
همدردت بودم وقتی که
دردهایت تمام شد وقتی
من ماندم با هزاران
درد نگفته
سخت است ببازی
تمام احساس پاکت را
و هنوز نفهمیده باشی
اصلا آن لعنتی
دوستت داشت یا نه؟
یه روزی یه نفر
جوری سفت بغلت می کنه که
تمام تیکه های شکستت دوباره بهم می چسبد !
هرگز به کسی که برای احساس تو
ارزش قائل نیست
دل نبند
من بستم برام گران تمام شد
میگن اول فکر کن
بعد حرف بزن
ولی من هر وقت فکر کردم
بعدش دیگه حرف نزدم !!
هر بار می خواهم به سمتت بیایم
یادم می افتد که دلتنگی بهانه خوبی برای
تکرار یک اشتباه نیست
خدایا
در گلویم ابر کوچکی است
که قصد باریدن ندارد
می شود مرا بغل کنی ؟!
نمیــــــــــــــدانم چگونه گم شد…در شــــــــــهری که…تمام خیـــــابانهایش را با هم گشتیــــــــــــم…
...
غـــــریبــــه ای آمــــد…عــــشـــقــی داد…نـــفــــســـی گـــرفت…آرام و بی صدا رفت…