| | بهروز |
| | ۶۱ پست |
| | ۹ دنبال‌کننده |
| | ۴۶,۵۴۳ امتیاز |
| | مرد |
| | خوشتیپ |
تصاویر اخیر
اميد وارم همه چيز به وقتش برات اتفاق بيفته درست همون موقع كه ذوقشو داري
خوب به كسي خوبي كنم كه بفهمه!!!!
سر‌به‌سرم نزار سر به تنت نمیزارم
تا باران نباشد، رنگین کمانی نیست...
تا تلخی نباشد، شیرینی نیست...
تا غمی نباشد، لبخندی نیست..
تا مشکلات نباشند،
آسایشی وجود نخواهد داشت...
پس همیشه به خاطر داشته باش:
هدف این نیست که
هرگز اندوهگین نباشی،
هرگز مشکلی نداشته باشی،
هرگز تلخی را نچشیده باشی...
همین دشواری‌ها هستند که از ما
انسانی نیرومندتر و شایسته‌تر می‌سازند،
و لذت و شادی را برای ما معنا می‌کنند...
هر وقت نا امید شدی
فقط به راهی که اومدی فکر کن
به این فکر کن که اگه یکم دیگه ادامه بدم
چقدر میتونم موفق بشم
به این فکر کن که تووی هر "غیر ممکنی"
یه "ممکن" وجود داره ؛
تو
مسئول تمام اتفاقاتی هستی که می اُفته...
قوی ترین مرد دنیا هم که باشی،
پای احساست که وسط باشد،
بغضت تو را شکست خواهد داد ...
این که خوابیده است اینجا آدمی جوگیر بود
ظاهرش جیغ و صدایش عینهو آژیر بود
از همان وقت تولد داخل گهواره اش
دایماً دلواپس آمار مرگ و میر بود
این اواخر دستش آمد تازه دنیا دست کیست
سعی کرد آدم شود البته دیگر دیر بود
شعرهایش گرچه از ذوق و لطافت بهره داشت
غُر غُر و زخم زبانش بدتر از شمشیر بود
از لحاظ تیپ و ظاهر هیچ چیزی کم نداشت
مانتویش خفّاشی و پوتین و کیفش جیر بود
آن اوایل صاف و سالم عشق را شوخی گرفت
این اواخر عاشق مردی مریض و پیر بود
بس که تنبل بود حال مردم آزاری نداشت
در عوض یک عمر طفلک با خودش درگیر بود
شر به پا می شد اگر خیرش به جایی می رسید
شیر هم می داد اما گاو نُه من شیر بود
گرچه از خدمت به محرومان نمی شد هیچ سیر
بی تعارف گاه گاهی از خودش هم سیر بود
عینهو دیوانه ها در گوشه ای متروک و دنج
صبح تا شب دست وپاهایش به هم زنجیر بود
سالها جان کند تا چیزی شود اما نشد
کوشش وسعی و تلاشش در خور تقدیر بود!
«عاشقم باش
پر شور و دیوانه‌وار،
انگار قلب ِ من قلب ِ تو باشد...»
وقتي به يه جك فقط يكبار مي خنديم چرا واسه يه موضوع 10 بار غصه بخوريم !؟
مدال و افتخارات
kiarash diyan
سالاره
بهروز