دوست می دارم من این نالیدن دلسوز را



تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را



شب همه شب انتظار صبح رویی می‌رود



کان صباحت نیست این صبح جهان افروز را



وه که گر من بازبینم چهر مهرافزای او



تا قیامت شکر گویم طالع پیروز را



گر من از سنگ ملامت روی برپیچم زنم



جان سپر کردند مردان ناوک دلدوز را





پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.