چکی چکی باران بهار شیرین است
در یاد دارم تو را
شد بیدار در دل غم دیرینم
از ناز لاله زار
صدای استاد نظر اف تو مغزم میپیچه
بیدلم بیدلم خنجرزدم بر سینه ام‌‌

تمام سعیمو میکنم خوابم نبره
باید بفهمم کجام
با اینکه نور خیلی شدید و خیره کنندس
متوجه یه نقطه تیره رنگ گوشه راست اتاق حدود ۳۰ سانتی سقف میشم

از اینجا شبیه یه پیچ سیاهه که تو یه دیوار گچی زده باشن
بیشتر توجه میکنم تا بفهمم چیه ولی چیزی دستگیرم نشد
دوباره صدای قیژ قیژ لولا
خودمو میزنم به خواب
&خوابه دوزشو نمیخواد بیشتر کنی(صدای زنونهءکلفت)
€باشه ولی محض اطمینان چند سی سی اضافه نکنم؟(خدای من این صدا چقدر اشناس صاحب این صدای گرم زنونه کیه)
جرات نمیکنم چشمامو باز کنم
&نه تو این ۴ ماه هیچ واکنش عیر منتظره ای ندیدیم ازش پس نیازی نیست اضافه کنی به ریسک عوارضش نمی ارزه
.......
خدا کنه لولای در رو روغن نزنن
خیلی کمک میکنه بهم واسه اینکه بفهمم دارن میان اتاقم .یا خارج شدنشون از اتاق
اصلا صدای پایی نمیشنوم موقع اومدن یا رفتنشون انگار رو هوا راه میرن

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.