دوست داشتن را وقتی دیدم که مادرم در حالِ درست کردن کتلت بود و برای من سه تا برشته شده کنار گذاشت
یا وقتی که ادکلن م را سمت چپِ آینه گذاشت....می دانست که دوست دارم آنجا باشد.
یا آلبالو پلوهایش برای دختری که ازه راه دور رسیده و بوی غذا مستش می کند،
یا صدای تو
که وقتی به خانه می آیی و می گویی:
عزیزم از آن آلوها که دوست داری خریدم، این هم بیسکوئیت های چای عصرت❤چون تو که قند نمیخوری
یا اصلا همان وسطِ هندوانه که مال من است...
حتی سهم ته دیگ سیب زمینی ات!
بی آنکه بخواهم
بی آنکه بر زبان آورم
می دانی که چه میخواهم بگویم؟!
دوست داشتن همین ریزه کاری هاست
همین کتلت ها و هندوانه ها
همین بیسکوئیت های چای عصر...
دوست داشتن همین عمل کردن هاست
همین "حواسم هست ها"...
حرف را که همه بلدند بزنند.
به رفتارهای آدمهای اطرافمان دقت کنیم...شاید می خواهند بگویند دوستت دارم و بس❤.

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.