من کسی مثل خودم را در زندگیام نداشتهام و نمیدانم دلتنگِ خودم شدن خوب است یا بد.
یا اصلا میشود دلتنگ کسی مثل من شد؟
فقط میدانم اگر کسی را داشتم که سرفصل آرزوهایش هستم و دغدغهی بزرگش خوشحالی من است، موقعِ رفتن حتما دو دل میشدم!
حتما سعی میکردم
آیندهی بدون او را تصور کنم.
کمی تردید میکردم و به فکر فرو میرفتم. به بهانههایی که قبلا داشته و اکنون ندارد فکر میکردم. به سکوتش و آرامشی که ظاهرا دارد اما درونش پر از دلهرهی نداشتنم است هم فکر میکردم.
من حتم دارم اگر کسی مثل خودم را داشتم،
فکر همهی این ها را میکردم
و پای رفتنم لنگ میزد!
چون دلتنگ آن آدمی میشدم که من همه چیزش هستم. لازم بود تو هم دمِ رفتن چمدانت را زمین بگذاری و برای یک ثانیه با چشمانِ بسته به من و گذشتهای که با من داشتی فکر کنی. شاید تصور نبودنم تنِ روحت را میلرزاند و دلت تنگِ آدمی میشد که زمانی به او گفته بودی "دوستت دارم"...
رابین هود
made in mis nasrin?
Nasrin
سلام.نه متاسفانه
ممنون
رابین هود
سلام بانو
انتخابتون عالیه
Nasrin
سلام بانو
انتخابتون عالیه
ممنون اقا شهرام
رابین هود
زنده باشی بانو
داود...
سلام نسرین ..
Lєgєηɗ
بسیار متن زیبا و عالمانه ای بود - هر کی نوشته واقعا احسنت بهش
Nasrin
سلام نسرین ..
سلام
Nasrin
بسیار متن زیبا و عالمانه ای بود - هر کی نوشته واقعا احسنت بهش
ممنون از توجهتون
داود...
پستات قشنگن....لایککک دارن
Nasrin
پستات قشنگن....لایککک دارن
ممنونم
داود...
خاهش ....
آرش ( گروه لاله های سرخ )
لینک