مثــل مـن روزی تو هـم تنـها شـدی ، یادم بکن
فـارغ از دنیــای بـی فـردا شـدی ، یادم بکن

شیشه ی قلبت اگر با سنگ نامردان شکست
خسـته از ایـن مـردم دنـــیا شـدی؛ یادم بکن

طاقتــت شد طاق اگر از دست جور روزگار
در به در در کوچه ی شبــها شدی؛ یادم بکن

در هجـــوم بی امـــان دستــه ی صیــادها
چـون غـزال آواره ی صحرا شـدی؛ یادم بکن

آه؛ اگر روزی تو را راندند و ماندی مثل من
از دل ســر زنـــدگــی منــها شدی؛ یادم بکن

مثـل پایــیزی تکیــدی در هجـــوم بی کسـی
با صـــدای "بـاد" هـــم آوا شـــدی؛ یادم بکن

واژه واژه من به یادت اشک میریزم تو نیز
مثــل من روزی تک و " تنها " شدی؛ یادم بکن

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.