یه بار همسایمون اومد خونمون گریه میکرد گفتم چی شده گفت بچمو گم کردم هرچی میگردم نیست رفتم خونشون هرجا به ذهنمون رسید گشتیم اونم هی خودشو میزد من بچمو میخوام بعد میدم صدای بچه از زیر مبل میاد
ای وای اره اینا موشن میرن زیر مبل بچه من همش جاش یا زیر تخت منو شوهرمه یا مبل یه بار رفتیم خونه مادرشوهرم دیدم بچه نیست اینقدر تو سروصورتم زدم جیغ میزدم خدااا بچم صورتم کلی خونی شد تو راه پلها جیغ میزدم بچم اخرشم تو کابینت دیدنش گفتن بیا اینجاس هوووف
ماری دختر بزرگ آبجیم همینجوریه میره قایم میش جیکش درنمیاد یعنی اشک مارو در میاره
یه بار ساعت 5 صبح وقت نماز مامانم جیغ داد که گم شده..حتی رفتیم تو کوچه بگو کجا بود آخرش. زیر پوست که روی مبل گذاشته بودیم...
ₙₐzₐₙᵢₙ
یه بار همسایمون اومد خونمون گریه میکرد گفتم چی شده گفت بچمو گم کردم هرچی میگردم نیست رفتم خونشون هرجا به ذهنمون رسید گشتیم اونم هی خودشو میزد من بچمو میخوام بعد میدم صدای بچه از زیر مبل میاد
.
ای وای اره اینا موشن میرن زیر مبل بچه من همش جاش یا زیر تخت منو شوهرمه یا مبل یه بار رفتیم خونه مادرشوهرم دیدم بچه نیست اینقدر تو سروصورتم زدم جیغ میزدم خدااا بچم صورتم کلی خونی شد تو راه پلها جیغ میزدم بچم اخرشم تو کابینت دیدنش گفتن بیا اینجاس هوووف
فرشته خانم❤️
من بابام میگه یه بار ازتو کابینت پیدات کردیم
.
... اره اینم میگم یه بار تو کابینت بود من که هیچ فقط یه جسد بودم بقیه هم میگفتن یا حسین بچه کو
ₙₐzₐₙᵢₙ
من بچگی ارومی داشتم
.
اوخی
اسماء
ماری دختر بزرگ آبجیم همینجوریه میره قایم میش جیکش درنمیاد یعنی اشک مارو در میاره
یه بار ساعت 5 صبح وقت نماز مامانم جیغ داد که گم شده..حتی رفتیم تو کوچه بگو کجا بود آخرش. زیر پوست که روی مبل گذاشته بودیم...
.
وااایییی قشنگ میتونم حالشو درک کنم خواهری وحشتناکه اونموقع فقط میخوای پیداش کنی دستو پات میلرزه نمیتونی راه بری
اسماء
اره
.
مثه موش میمونن سرتو برگردونی رفتن
اسماء
دقیقا.. حواست خیلی باشه
.
اره حالا دوتا بشت هوووف
اسماء
گله نکن دیگه
.
نه بابا گله نمیکنم خداکنه سالم باشه فقط
اسماء
آمین
.
اسماء