آره خاهر.... غصه نخور برات خوب نی عزیزخاهر....

فرشته مگه میشه نگرانت نباشم برو دکتر کاش کنارت بودم الان چطوری کجات درد میکنه

دکتر رفتم... طبیعیه... یه هفته تب داشتم شبا خیلی تبم بالابود... گلوم قفل بود... حالم بهم می‌خورد... نفس تنگی...

الآن فقط تب ندارم... فقط نفس تنگی و حالت تهوع ویکم بدنم دردمیکنه

دارو چی بهت داده؟ مصرف میکنی؟

یه چندتا قرص داده وچون ضعیفم یکم تقویتی... اره میخورم

حال بابات چطوره؟

هعی.. شکرش بدنیست

انشالله بهتر باشن فرشته جونم

ممنون خاهر... توالت خوبه؟ ایداروببینم

حالی به حالیم آیدا هم همش اذیت میکنه همش پیش میلاده

بزار بیاد سمت من چشم الان پیش میلاده منم پاهامو زدم به دیوار خون برسه به مغزم

فرشته ب فداش.... بزرگش کردی عروسمو

فرشته اگر بدونی نامرد خاله شوهرم چی بسرم داد...امروز خونشون بودیم سیب سرخ میکرد یهو یه بوی سیب سرخ کرده ای اومد دیوانه شدم دست روی دلم گذاشتم گفتم ولش کن این با من بده کحا برم چی بگم یهویی ویارم شروع شد اینقدر بوش خوشمزه بود طاقت نیاوردم رفتم گفتم یکم سیب بهم میدی؟ یهو مثل وحشیا گذاشتشون زیر کابینت گفت ننننه مال مهمونه اینقدر دلم شکست اینقدر هوسم کرد حالا منم ظرف بدست

خدانکنه عزیزدلم... اره بابا اما الان نمیتونه هنوز چهار دستو پا بشه در همین حده حرفم زیاد نمیزنه فقط میگه میمی یعنی مامان

فرشته اگر بدونی نامرد خاله شوهرم چی بسرم داد...امروز خونشون بودیم سیب سرخ میکرد یهو یه بوی سیب سرخ کرده ای اومد دیوانه شدم دست روی دلم گذاشتم گفتم ولش کن این با من بده کحا برم چی بگم یهویی ویارم شروع شد اینقدر بوش خوشمزه بود طاقت نیاوردم رفتم گفتم یکم سیب بهم میدی؟ یهو مثل وحشیا گذاشتشون زیر کابینت گفت ننننه مال مهمونه اینقدر دلم شکست اینقدر هوسم کرد حالا منم ظرف بدست

هعی.. چی بگم...

خدانکنه عزیزدلم... اره بابا اما الان نمیتونه هنوز چهار دستو پا بشه در همین حده حرفم زیاد نمیزنه فقط میگه میمی یعنی مامان

فداش

خدانکنه عزیزدلم