نه قربونت از این کارها نکن
میگم کوچولوت چطور خوبه ما که بیچارمون کرده دندونهاش در میاد بیچارم کرده به من که میرسه هر جای بدنم که به نهانش بره گاز میگیره آن روز خواب بودم اومد گوشم رو گاز گرفت
ای جااانم دلم رفت واسش...والا کوچولوی ماهم جارو برقی شده واسه خودش بیچارمون کردی هرچی رو زمین ببینه میکنه دهنش چندوقت پیش جورابشو از دهنش کشیدیم بیرون مو میکشه تازگیا هم یاد گرفته دمر بشه
من بخاطر وسواسم خونه همیشه تمیز هستش حتی یه دونه نخ کوچولو روی زمین باشه نمیتونم تحمل کنم دستام از بین رفتن از بس شستم گردگیری کردم...اما این وروجک خیلی کارش خرابه محلت نمیده داشتم کیک میبردم واسه میلاد از دستم افتاد ریخت روی زمین محلت نمیداد جمع کنم تندتند انگار دنبالش کردن
حالا چهار دست و پا راه بیفته بیچاره میکنه چند روز پیش بود من داشتم تلویزیون تماشا میکردم آرزو هم توی آشپزخونه بود آوا هم توی اتاقهای بازی میکرد یهو دیدم نیست تمام خونه رو اتاق به اتاق گشتیم نبود که نبود بعد از 10 دقیقه گشتند توی حیات اینور آنور دیدم رفته زیر تخت ما خوابش برده
حالا چهار دست و پا راه بیفته بیچاره میکنه چند روز پیش بود من داشتم تلویزیون تماشا میکردم آرزو هم توی آشپزخونه بود آوا هم توی اتاقهای بازی میکرد یهو دیدم نیست تمام خونه رو اتاق به اتاق گشتیم نبود که نبود بعد از 10 دقیقه گشتند توی حیات اینور آنور دیدم رفته زیر تخت ما خوابش برده
ای جااااااانم ماشالله دلم رفت واسش خوابش خوبه؟ دختر من اوایل اذیت میکرد از این نی نی لای لای موزیکال داره بازم نمیخوابید اتاق خودش هنوز نمیخوابومیمش تا پنج صبح روی دستم بود دیگه یه چند شبی میلاد نزاشت بگیرمش گفت عادت کرده خیلی گریه کرد اما خوب شد الان تخت کنار مادر میخوابونیمش راحت تا صبح خوابه
اره والا ما هم از این مشگلها داریم تخش رو آوردیم بغل تخت خودمون اما آلان دیگه اذیت نمیکنه شبها میخوابه مثل خانمها تا خود صبح ولی مادر سوخته خیلی سحر خیزه کله صبح بیاره
هر روز باید بیشتر حواست بهش باشه من خونه آنور حیات طوطی دارم عروس هلند خیلی خوشگل هستند حرف هم میزنند دست آموز هم هستند آوا رو بردم آنور طوطی رو هم در آوردم طوطی هم همی آدم رو میبینه میاد رو دست و پای آدم یه لحظه حواسم رفت به طوطی ماده یهو دیدم آوا طوطی رو گرفته داره سرش رو میکنه توی دهنش
پدر سوخته همچه محکم هم حیوون رو گرفته بود که نگو
آقا میثم با اجازه من رفع زحمت کنم مسافرم باسد کارا رو انجام بدم خوشحال شدم از هم صحبتی باشما سلام منو حتما حتما به آرزو خانوم برسونید بگو آوا رو از طرف من ببوسه...
بانویماه هفتم
سلام آقا میثم خوبین؟نووچ غلطه مرد من که تا بوده و هست حاضره واسه یه نفر بمیره اونم منم دیگه بقیه رو نمیدونم
meysam
سلام.دروغه باور نکن من همجنسهای خودم رو خوب میشناسم فکر نمیکنم همچه مردی وجود داشته باشه
بانویماه هفتم
نه همه مردا اینجور نیستن نمونش همسر خودم نکنه تو اینجور هسنتییی چشم آرزو روشن
meysam
نه من غلط بکنم همون که تو میگی درسته آرزو میاد میبینه بیچارم میکنه
بانویماه هفتم
ای کاش میفهمیدم آرزو کیه خطابش میدادم
meysam
نه قربونت از این کارها نکن
میگم کوچولوت چطور خوبه ما که بیچارمون کرده دندونهاش در میاد بیچارم کرده به من که میرسه هر جای بدنم که به نهانش بره گاز میگیره آن روز خواب بودم اومد گوشم رو گاز گرفت
بانویماه هفتم
ای جااانم دلم رفت واسش...والا کوچولوی ماهم جارو برقی شده واسه خودش بیچارمون کردی هرچی رو زمین ببینه میکنه دهنش چندوقت پیش جورابشو از دهنش کشیدیم بیرون مو میکشه تازگیا هم یاد گرفته دمر بشه
بانویماه هفتم
میگم واکسن چهارماهگی آوا رو زدین چجوریا بود خیلی درد داشت؟من ماه بعد باید بریم واکسن چهارماهگیشو بزنیم
meysam
اره مامانش همه کارهاش رو میکنه میگم حواستون باشه خونه رو همیشه تمیز نگه دارید ما هم این مشگل رو داشتیم و داریم هر چی گیرشون میاد میخورند
بانویماه هفتم
من بخاطر وسواسم خونه همیشه تمیز هستش حتی یه دونه نخ کوچولو روی زمین باشه نمیتونم تحمل کنم دستام از بین رفتن از بس شستم گردگیری کردم...اما این وروجک خیلی کارش خرابه محلت نمیده داشتم کیک میبردم واسه میلاد از دستم افتاد ریخت روی زمین محلت نمیداد جمع کنم تندتند انگار دنبالش کردن
meysam
حالا چهار دست و پا راه بیفته بیچاره میکنه چند روز پیش بود من داشتم تلویزیون تماشا میکردم آرزو هم توی آشپزخونه بود آوا هم توی اتاقهای بازی میکرد یهو دیدم نیست تمام خونه رو اتاق به اتاق گشتیم نبود که نبود بعد از 10 دقیقه گشتند توی حیات اینور آنور دیدم رفته زیر تخت ما خوابش برده
بانویماه هفتم
حالا چهار دست و پا راه بیفته بیچاره میکنه چند روز پیش بود من داشتم تلویزیون تماشا میکردم آرزو هم توی آشپزخونه بود آوا هم توی اتاقهای بازی میکرد یهو دیدم نیست تمام خونه رو اتاق به اتاق گشتیم نبود که نبود بعد از 10 دقیقه گشتند توی حیات اینور آنور دیدم رفته زیر تخت ما خوابش برده
ای جااااااانم ماشالله دلم رفت واسش خوابش خوبه؟ دختر من اوایل اذیت میکرد از این نی نی لای لای موزیکال داره بازم نمیخوابید اتاق خودش هنوز نمیخوابومیمش تا پنج صبح روی دستم بود دیگه یه چند شبی میلاد نزاشت بگیرمش گفت عادت کرده خیلی گریه کرد اما خوب شد الان تخت کنار مادر میخوابونیمش راحت تا صبح خوابه
meysam
اره والا ما هم از این مشگلها داریم تخش رو آوردیم بغل تخت خودمون اما آلان دیگه اذیت نمیکنه شبها میخوابه مثل خانمها تا خود صبح ولی مادر سوخته خیلی سحر خیزه کله صبح بیاره
بانویماه هفتم
ای جااان دقیقا دختر ماهم سحر خیزه
meysam
هر روز باید بیشتر حواست بهش باشه من خونه آنور حیات طوطی دارم عروس هلند خیلی خوشگل هستند حرف هم میزنند دست آموز هم هستند آوا رو بردم آنور طوطی رو هم در آوردم طوطی هم همی آدم رو میبینه میاد رو دست و پای آدم یه لحظه حواسم رفت به طوطی ماده یهو دیدم آوا طوطی رو گرفته داره سرش رو میکنه توی دهنش
پدر سوخته همچه محکم هم حیوون رو گرفته بود که نگو
meysam
چهار دست و پا راه بیفته بیچاره میکنه یه لحظه چشم ازش برداری معلوم نیست کجا داره خرابکاری میکنه شما هم حواستون باشه
بانویماه هفتم
آقا میثم با اجازه من رفع زحمت کنم مسافرم باسد کارا رو انجام بدم خوشحال شدم از هم صحبتی باشما سلام منو حتما حتما به آرزو خانوم برسونید بگو آوا رو از طرف من ببوسه...
بانویماه هفتم
چهار دست و پا راه بیفته بیچاره میکنه یه لحظه چشم ازش برداری معلوم نیست کجا داره خرابکاری میکنه شما هم حواستون باشه
اما خیلی لذت بخشه اولین بار
meysam
خواهش میکنم خوش اومدی سلام برسون به آقا میلاد
بانویماه هفتم
خواهش میکنم خوش اومدی سلام برسون به آقا میلاد
چشم بزرگواریتون میرسونم شماهم سلام برسونید