مرد اگر عاشق شود شب زنده دارى ميكند
زن ولى در عاشقــى ها بيقــرارى م يكند

مرد ساكت ميشود بسيار و با بغض زياد
در درونش موجى از افكار جارى ميكند

زن اساساً در نبرد عاشقى بازنده است 
درد را آرامتر با گريه زارى ميكند

مرد كم صبر است اين در چهره اش معلوم نيست
زن وليكــن بيشتر چشــم انتظارى ميكند

مرد گـاهــــى ميرود سمت نياز و اشتياق
عمدتاً زنهــاى عاقــل را فــرارى ميكند

در شكست عاشقى هم باز زن بازنده است
چنگ بر دل، جنگ هــا با زخمِ كارى ميكند

مرد اگر بازنده شد در جنگ ميگردد خموش
مثل زن ، جنگى چنين كِـى انتحــارى ميكند؟

اى خوش آن رندى كه از بيم و هراس عاشقى
شعر ميگويد فقط ، شب زنده دارى ميكند

‌‌‎‌‌

پسند

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.