• AtenA

    نمی خواهم اعتراف کنم تا حدودی آدمها را می شناسم!

    چون از شناخت آدمها می ترسم!

    از اینکه دوستانم ، دشمنانم شوند ، می ترسم !

    به خودم می گویم ؛ 

    اصلا برایت مهم نباشد فلانی سالی یک بار 

    هم به تو پیامی داده یا نه ، 

    برایت اهمیت نداشته باشد کسی زنگ می زند یا نه؟

    می دانی؟ این روزها باید همیشه تو صبور باشی ،

    تو یادآوری کنی ، تو درک کنی ؛ تو کوتاه بیایی ،

    تو دعوت کنی و مناسبتهای مهم را جشن بگیری 

    تو باید سکوت کنی و اعتراض نکنی و ناراحت نشوی

    تا فقط از مخاطب کلیشه ای بودن تلفن همراهشان حذف نشوی!

    آدمها همین هستند ؛ 

    فقط تو هستی که بیکاری ، برنامه نداری ،

    مشغله کاری نداری ، سرت خلوت است ، غرور نداری!

    بقیه همه گرفتار هستند ، وقت ندارند ، بیکار نیستند!

    از آدمها خرده نگیر ، 

    حتی دعوا کردند جدی نگیر!

    هر حرفی زدند ، دلگیر مشو!

    اینها همان آدمهایی هستند که امروز در دنیایت هستند 

    و فردا شاید نباشند ، 

    اصلا لزومی هم ندارد غرورت را له کنی

     تا یک رابطه را حفظ کنی!

    بگذار مرزها ، حریم ها ، روابط ها 

    همینجور عادی باقی بمانند ،

    اصلا بگذار تنها ارتباطت بین آدمها 

    سلام و علیکی باشد و خداحافظ!

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.