"از کوزه همان برون تراود که در اوست"

روزی "لئو تولستوی" در خیابانی راه می‌رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد!

زن بی‌وقفه شروع به فحش دادن و بد و بیراه گفتن کرد!

بعد از مدتی که خوب فحش داد، تولستوی کلاهش را از سر برداشت و محترمانه معذرت‌خواهی کرد، و در پایان گفت: 
من لئو تولستوی هستم!

زن که بسیار شرمگین شده بود، عذرخواهی کرد و گفت: 
چرا خودتان را زودتر معرفی نکردید؟!

تولستوی در جواب گفت:
شما داشتید با توهین‌هایتان خودتان را معرفی می‌کردید و من هم صبر کردم تا توضیحات شما تمام شود و من هم خودم را معرفی کردم...!

( تولستوی یکی از مشهورترین نویسندگان جهان است که در زمان حیاتش هم محبوبیتی جهانی داشت، رمان‌های "جنگ و صلح "و " آنا کارنینا" از بهترین آثار اوست. متوفی 1910)

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.