نام کتاب: #داستان_ملال_انگیز
اثر:#انتوان_چخوف
تعداد صفحات :112 صفحه
دسته بندی: #ادبیات_داستانی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

قسمتی از کتاب:✨ 
✒️
می گویند فلاسفه و خردمندان واقعی به همه چیز بی اعتنایند. این حرف درستی نیست، بی اعتنایی یعنی فلج روح یعنی مرگ پیش از موعد.
.

خلاصه ی کتاب:✨ 
✒️
داستان
ملال‌انگیز روایت آخرین ماه‌های زندگی نیکلای استپانویچ است؛ او پروفسوری
است پا به سن گذاشته و مشهور که به نشان‌ها و مدال‌های متعدد روسی و خارجی
دست یافته است. داستان، که از زبان خود پروفسور روایت می‌شود، شرح رنگ
باختن این تصویر جذاب و رخ نمودن ملالی است که او دچارش شده است. پروفسور،
که تمام زندگی‌اش را همچون اثر هنری زیبایی می‌بیند، در پی پایانی بی‌نقص و
شایسته برای آن نام پرآوازه است، اگرچه رسیدن به چنین پایانی در سایه‌ی
سنگین ملال و کسالت دشوار است. چخوف در بیست‌و‌نه سالگی داستان ملال‌انگیز
را نوشته است و قصد دارد با داستانی که راوی‌اش پیرمردی ملول و بیمار است و
ملال‌انگیز به نظر می‌رسد، خواننده را با خود همراه کند.

.

نظر شخصی:✨ 
✒️
شاید
من پیرمردی نباشم که داره به روزهای آخر عمرش نزدیک میشه ولی با خوندن
داستان ملال انگیز این پیرمرد که تمام سال های عمرش و وقف علم و دانش کرده و
الان در انتهای زندگی با فقر و مشکلات خانوادگی دست به گریبانه،میشه گفت
به طور خیلی عجیبی میشه حس کرد که زندگی انسان ها به ملال گره خورده و خیلی
وقت ها این گره کور و نمیشه باز کرد.بیشتر وقت ها تنها راه حل پذیرفتن
شرایط موجود و کنار اومدن و ادامه دادنه.
گاهی وقت ها شاید بشه تغییری ایجاد کرد ولی بیشتر وقت ها شرایط جبری،فرهنگی،خانوادگی و خیلی چیزهای دیگه تغییر و غیر ممکن میکنه.
به
نظر من هر انسانی داستان ملال انگیز مختص به خودش و داره و هر کسی با
خوندن این کتاب دیگه حس تنهایی نمیکنه،شاید بشه گفت داستان های زندگی برای
همین نوشته میشن که ما احساس تنهایی نکنیم،بدونیم که این فقط ما نیستیم که
رنج می کشیم

⚡️دوستانی که این کتاب رو مطالعه کردید نظرتونو راجع به این کتاب برامون بنویسید کامنتای شما برای ما خیلی باارزشه⚡️
✔️#کتاب-بخوانیم
⛔️ برای دیدن تصویر کامل کتاب ، روی تصویر کلیک کنید ⛔️
❣️#گروه-کافه-کتاب
❣️

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.