تو شاید بتوانی ، یک وقتی مرا از خودت دلسرد کنی ، یا شاید هم آزرده
اما هرگز نمی‌توانی خودت را از چشمم بیندازی ، تو به هیچ وجه نمی‌توانی دوست داشتن‌م را کم کنی
بگذار خیال‌ت را راحت کنم
تو اگر بدترین آدم در تمام دنیا هم بشوی ، باز هم من بی حساب دوست‌ت دارم ، بی اندازه ،بی‌مثال
تنها یک چیز است که می‌تواند سبب شود من از تو فاصله بگیرم
آری همان چیزی که بارها سعی کردی و نتوانستی به من بگویی
و من دل‌خوشم که نمی‌توانی
آن هم اینکه از نبودن‌م خوشحال می‌شوی
آرزوی‌ش را داری که از تو دور باشم
اینکه بدانم نبودنم خوشحال‌ت می‌کند
تنها شوکرانی‌ست است که من ناچار به سرکشیدن‌ش می‌شوم
آنقدر دور می‌شوم دور می‌شوم دور می‌شوم
که اگر هابل ، یا حتی جیمز وب را در اختیار داشته باشی ، باز هم نتوانی پیدای‌م کنی و مرا ببینی
اما می‌دانی که برای من حس کردن کافی نیست
من باید ببینم
بشنوم از زبان خودت
چه می‌دانم ، من این‌طوری هستم دیگر
اما
کافی‌ست لب تر کنی
می‌روم و می‌میرم
برای آرامش‌ت
خوشحالی‌ت
دلخوشی‌ت😭😭😭💖