به پشمکمون

چِطوری وروُجَک

خوبم تو چگونه ای... دلم تنگ شده بود برات

فَدات هِعی میگذرهِ بَد و خوُب از توُ چخبر روُ به راهی؟

کارم به بستری شدن کشید خخخ ولی سعی میکنم خوب باشم

چِرا چیشُدهِ مَگهِ؟:/

بخش اعصاب و روان بستری بودم... الانم قرص بخورم... افسردگي و ناراحتی اعصاب و..

اخهِ یکی نیس بِزنه توُ سَرت با این سِنوُ سال افسُردگی و ناراحتی از کجات در اوُردی ناموُسن جَم کُن خوُدتو شایلین میگیرَم پارت میکُنما نِکبت تو با این سِن و سال الان باس کُل دَغدَغت دَرس باشهِ نَ کهِ افتادی توُ مَجازی زَدی پِدر خوُدتوُ دَراوردی احمق

عمشم به خاطر مجازی نی... ولی درس میگی.... دیگه خر بازی در نمیارم

من برم دیگه... بای سروش

ارزش نَدارهِ بفهم این خراب شُدهِ بجز اینکه زندگیتوُ ازت بگیره بهت زِندگی نمیده باور کُن نمیده دارم عین داداش بهِت میگم بِفهمی حرفموُ

میفهمم.. مرسی سروش

میفهمی پَس افسُردگی و اینا چه کوُفتیه مِیموُن

خیلی کوفته خیلی ...اگه تا هفته دیگه بهبود نداشته باشم دوباره بستریم میکنه

ادم نمیشه به کُل

می؟:/