دویدن و نرسیدن !
به دیروز فکر کردن و به فردا نرسیدن !
به دنبال زندگی گشتن و مرگ را پیدا کردن !
خدایا...
چه سخت است بغض در گلوگره خوردن و دم نزدن !
سیل اشک جاری شدن و گریه نکردن !
غم و غصه داشتن و به ناچار خندیدن !
هر چه کمتر شود فروغ حیات
رنج را جانگدازتر بینی
سوی مغرب چو رو کند خورشید
سایه ها را درازتر بینی . . .
(رهی معیری)
واییییییی منننننن امتحان آیین نامه رو خراب کردم....