zahra
۷۱ پست
۱۱ دنبال‌کننده
زن

تصاویر اخیر


چه سخت است خواستن و نتوانستن !

دویدن و نرسیدن !

به دیروز فکر کردن و به فردا نرسیدن !

به دنبال زندگی گشتن و مرگ را پیدا کردن !

خدایا...

چه سخت است بغض در گلوگره خوردن و دم نزدن !

سیل اشک جاری شدن و گریه نکردن !

غم و غصه داشتن و به ناچار خندیدن !



نه می خواهم کسی دوستم داشته باشد

این روزها سردم

مثل دی، مثل بهمن، مثل اسفند

مثل زمستان

احساسم یخ زده

آرزوهایم قندیل بسته

امیدم زیر بهمن سرد احساساتم دفن شده

نه به آمدنی دل خوشم نه از رفتن کسی غمگین

این روزها پر از سکوتم...

من انسانی قوی هستم
ولی
گهگاهی دلم می خواهد
کسی دستم را بگیرد و بگوید :
همه چیز درست خواهد شد …

شـک نـدارم سـفـره ی دلـم را ڪــﮧ وا ڪـنم هـمــ ﮧ سـیـر مــے شـونـد …!

بالا رفتیم بوق بود

پایین اومدویم دوغ بود

قصه ما دروغ بود

این چنین است پایان عاشقانه های امروزی .




الکی نگو دوستت دارم...  
آخه این کلمه حرمت داره


اینم از دست در رفته و شکسته من.... 


هر چه کمتر شود فروغ حیات

رنج را جانگدازتر بینی

سوی مغرب چو رو کند خورشید

سایه ها را درازتر بینی . . .

(رهی معیری)


سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآیی
قصه عشق “انسان” بودن ماست . . 

واییییییی  منننننن   امتحان آیین نامه رو خراب کردم.... 

مشاهده ۸ دیدگاه ارسالی ...

چیزی نمونده به محرم حسین برام دعا کن  آقا جان