یه تعریف دردناک از عشق خوندم که شاید خیلیامون عمیقا درکش کنیم؛میگفت:
عشق یعنی
دیر بیاید زود برود...
و تو سالها با خاطرهای کوتاه
نفس بکشی بخوابی خواب ببینی
قدم بزنی و ساده بگویم دیگر زندگی نکنی...
یه قسمتی توی مغز هست به اسم wise mind که اگه به کارش بگیریم خیلی خوشبختتریم.
قسمتی که بهمون یاد میده «توو زندگیت آدما باید باشن، اما محتاج به حضورشون نباشی»
سخته، ولی راز خوشبختی همینه!
تمام لانگ دیستنس های دنیا رو
"شاملو" تو دوتا جمله خنثی کرده اونجا که میگه:
دلهای ما که بهم نزدیک باشد،
دیگر چه فرقی می کند که کجای این جهان باشیم؟
دور باش اما نزدیک
من از نزدیک بودنهای دور می ترسم...
آرش ( گروه لاله های سرخ )
لینک