[ جانِ دلم ..
یادت هست زیرِ باران قدم زدنمان را ،
کافه گردی هآیمان را ،
حرف هآی عاشقانه مان را ،
قول هآیی که در آن ماندن تا پای جانت را وعده میدادی !
ولی حیف ..
حیف که چه زود همه آنها را بدستِ فراموشی سپردی ..
میدانی
هنوز هم بعدِ رفتنت تو را " جآنِ دل " صدا میزنم ..
نمیگویم چون هم جانی و هم دل ..
چون تو تنها کسی بودی که عآشقانه دوستش دآشتم .. 

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.