پس از انقلاب او برخلاف بسیاری از بازیگران و خوانندگان ایرانی پیش از انقلاب که مهاجرت کردند، در ایران ماند و از کار هنری منع، و دیگر بر پرده سینما دیده نشد،
 وی به خواست خودش هیچگاه در جمع هنرمندان و دوستدارانش ظاهر نشد و حاضر به انجام مصاحبه با هیچ‌یک از کانال‌های تلویزیونی و انتشار تصویری جدید از خودش نشد.
جایی در میانهٔ خاطراتش، از روزهای سختی می‌گوید که در دهه شصت در ایران داشته و به قول خودش تحمل کرده، روزهایی که دیگر برایش هورا نمی‌کشیدند و در میوه فروشی محل به صورتش آب دهان می‌انداختند، فاصلهٔ آن هورا و این آب دهان فقط یک چند ماه بود.
وقتی خانه اش مصادره وتبدیل به یکی از ادارات بنیاد گردید هفته ای یکبار به آنجا مراجعه و مستقیم به حیاط خانه رفته و شروع به آب دادن گلهای باغچه میکرد.
روزی یکی از کارکنان جلو رفته وبعد از سلام میگوید : خانم فروزان من اینجا نماز میخوانم آیا شما راضی هستید؟ فروزان در پاسخ میگوید: اگر از قبل از انقلاب نماز خوان بوده ای بله ولی اگر بعد از انقلاب نماز خوان شده ای ...هرگز....!

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.