تو را خودم چشم زدم،

بس که نوشتمت میان شعرهایم

بی آن که اسفند بچرخانم دور واژه ها،

تو را خودم چشم زدم

می دانم...

تو دست نیافتنی ترین معشوق زمین باش!

حتی دور از دستانِ من،

ولی باش..!

اینجا میان شعرهای من

دست کسی به تو نخواهد رسید...

از میان انبوه زخم ها

سکوت بغض ها

و خاموشی واژه ها "تـو"

بی بهانه سر ذوقم می آوری ...

پس بمااان..

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.