انسانها شبیه هم عمر نمی کنند
یکی زندگی میکند یکی تحمّل!
انسانها شبیه هم تحمّل نمی کنند
یکی تاب می آورد
یکی می شِکند....
انسانها شبیه هم نمی شکنند
یکی از وسط دو نیم می شود
دیگری تکه تکه...
تکه ها شبیه هم نیستند
تکه ای یک قرن عمر می کند
تکه ای
یک روز...
دوچشم دلفریبش بجزماتم ندیده
و دستان لطیفش گلی جزغم نچیده
همیشه سهم قلبش دروغ ودردبوده
ویک مردهوسران خیالش را ربوده
خداونداچه بوده ،مراد ازهستی زن؟
به غیر زایش و درد ؛ تحمل مثل اهن
کدامین مردعاشق به عهد خود وفا کرد؟
بجز مکر و خیانت که رفت و در خفا کرد؟
زنان تنها گذشتند ز بد عهدی ایام
شدند در جام محنت ؛ شراب تلخ خیام
و خونین شد دل زن ؛ به تیغ نامرادی
که در رویا ببیند ؛ هماره رنگ شادی
شهرزادشیرازی
چه دلتنگم
خون انگور کجائی
ژاله می بارد از آن کوچه که مهتاب شدی
تو چه هستی که در آیین دلم باب شدی ؟!
من که یک عمر دلآشفته و حیران تو ام
تو بگو! تاب کدامین دل بی تاب شدی
مستی چشم تو را آینه می فهمد و بس
خون انگور کجایی که چنین ناب شدی
می شد ایکاش بدانیکه چه کردی با من
تو پری زاده که در لوح دلم قاب شدی
شبی ایکاش ببینم به تماشای خیال
که به بازوی دلم گوهر شبتاب شدی
من و این برکه بارانی چشمان ترم
و تو همصحبت نیلوفر مرداب شدی
بی جهت شاه نشین غزل ما نشدی
سببی بوده اگر سرور و ارباب شدی
علی معصومی
فایل صوتی?
می نویسم غزلی باز به اصرار دلم
مدتی هست شدم سخت گرفتار دلم
گریه می خواهد و من باک ندارم که چطور
بتوانم بزنم دست به انکار دلم
تو که رفتی همه شهر مرا پس زده اند
بعدِ تو هیچ کسی نیست خریدار دلم
من که اصلا به درک فکر دلم باش عزیز
بوسه بر دار تو از گونه تبدار دلم
واژه کم آمده است، حیف، دلت نرم نشد
می روم تا بشوم باز عزادار دلم...
ارس آرامی
کِی کسی خواست دل شاعر ما را بخرد؟
مُرده شور، دل دیوانهٔ ما هم ببرد!!
هر کسی را که سر شب به دلم جا دادم
نصف شب خواست ز دیوار دل ما بپرد
دلبری را که به خون جگرم پروردم
گرگ شد خواست دل برهٔ ما را بدرد
ترکمانچای بشد عهد من و دلبر من
خواست از ملک دلم گوشهٔ خاکی بکند
آی ی ی در شهر بزن جار و خبر ده همه را
کیست شش دانگ دل شاعر ما را بخرد؟
ارس آرامی
انسانها شبیه هم عمر نمی کنند
یکی زندگی میکند یکی تحمّل!
انسانها شبیه هم تحمّل نمی کنند
یکی تاب می آورد
یکی می شِکند....
انسانها شبیه هم نمی شکنند
یکی از وسط دو نیم می شود
دیگری تکه تکه...
تکه ها شبیه هم نیستند
تکه ای یک قرن عمر می کند
تکه ای
یک روز...
آدم ك در بهشت بود
آدم ماندن برايش سخت بود ؛
واي به حال ما ك بايد با وعده بهشت آدم بمانيم!!!
عشق را باید زندگی کرد....
نه ان که به یاد اورد...
ﺗﻨﻬﺎ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﻣﻦ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺟﺎﺫﺑﻪ ﯼ ﺭﻗﯿﺐ ﺑﻮﺩ ﻧﻪ ﺯﻣﯿﻦ!
آرامش چیست ⁉️
نگاه به گذشته وشکرخدا 💖
نگاه به آینده واعتماد به خدا 💖
نگاه به اطراف و جستجوی خدا 💖
نگاه به درون و دیدن خدا💖
حال خوب یعنی ؛
چشم تو با چشمِ من ،
تا ثریا مهربانی می کند ..!! 🍁🌾🍁
قلبم که درد میگیرد لبخند میزنم این درد یادگار توست
هنوزم از بازی کلاغ پر میترسم. میترسم بگم رفاقت و تو آروم بگی: پر …!
شاید عشق همین باشد که من
دلتنگوار
تنها به دوست داشتنات اکتفا کنم…