‏یه استاد خانم داشتیم ک خیلی زیباو خوشگلو لوند بود😜😜😜
‏یبار سر کلاس دستش خورد به لبه ی صندلی یه خراش خیلی کوچیک برداشت.
از ته کلاس مثل ببر بنگال از رو صندلی ها پریدم و رفتم سراغش
‏فک کنم زیادی خون از دست داده بود چون حالت عادی نداشت
‏هی میگفت نیازی به تنفس مصنوعی نیست بخدا
‏من خوبم😁😂

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.