یه عشق شکست خورده و یه آدم بلاتکلیف یه زندگی رو هوا

سلام زیاد به راه نیستم دیگه خوب نخواهم شد

خودم عشقی که رفت رو میخام باید برگرده و دوباره بسازیم تا خوب بشم تا بتونم سرپا بشم

آخه برنگرده هم من نمیتونم .دوماه رفت هیچی برام از خودم نموند زندگیم شد جهنم دعا کنین تو این روز عزیز

زندگيتو بساز دختر
اون الان حتي تو رو يادش نمياد

زندگيتو بساز دختر
اون الان حتي تو رو يادش نمياد

ولی من هرکار میکنم نمیشه فراموش کنمش.میدونی خاص ترین فرد زندگیم بود هرچی ازش تعریف کنم کم گفتم

هرکار میکنم جلو چشممه اتاقم میرم سرکار میرم با گوشی کار میکنم غذا میخورم همه چیز همه جا یا دش هست اخه

من هيچ وقت تو فكر ازدواج نبودم
هركي ميامد در زندگيم بهش نه ميگفتم
يه بار دلم گير افتاد شايدم بهش عادت كرده بودم
به خانواده ام معرفيش كردم
اونم كم نذاشت از خواهرم برادرم كلي تلاش كرد اما خانواده ام قبولش نكرد
خانواده ام گفتن او براي پول امده اخه وضعيت ماليش خوب نبود
منم به او اخرين بار گفتم وضعيت مالي ما خوب نيستا
دگر بعد از اين ماجرا بهانه اورد و رفت …
اجي جان برا شما چرا رفت؟

يه هفته حالم جهنم بود اما برا اون مهم نبود
بهانه مياورد كه خواهرت بهم بي احترامي كرده

مامانم داغون شد سر من
خطم رو ميخواستن عوض كنن ٠٩١٢٤ بود
به مامانم و اجيم ميگفتم خطم رو ٠٩١٢٢ كنين برميگرده ها
همه ميخنديدن اما من بدجور غصه خوردم

يه ماه مونده به كنكور ارشدم
كاش هيچ وقت نبود
خيلي اذيت شدم
ببين اصلا براش مهم نبودااااا
دقيقا هفته پيش بود
ولي الان تونستم رو به راه شم
خدا رو شكر زود فهميدم
وگرنه ممكن بود دگ نتونم جبران كنم زندگيمو

خدا كمكم كرد
الانم گاهي بهش فك ميكنم حالم بد ميشه
خواهرم بهش گفته بود حديث خواستگار پول دار داره بديم به تو يا اون
گفته بود بدين به اون

ممنونم
ولي هنو تو تعجب رفتنش موندم …

مثل اون اطراف من زياده
ولي اون دنيارم بگرده دگ مثل منو نمي تونه پيدا كنه
خدا رو شكر از ته ته قلبم
خدا رو شكر بابام نفهميد

تعجب ميكنم لااقل ميگذاشت يك دو ساعت از حرفم بگذره بعد ميرفت

امیدورام خزان خانوم ناراحت نشه تو پستش داریم حرف میزنیم
نه اتفاقا اين تجربه ها براش خوبه
ميفهمه تنها نيس

ميشه اسم كوچك صدام نزنيد ممنونم
منم هرجا بحث رفتن ميشه سفره دلم باز ميكنم
اميدوارم هرجا هست خوشبخت بشه
خدا هم بهم كمك كنه به هدفم برسم

ياعلي

ممنون بابت حرفاتون

نه دوستان ناراحت نشدم .ولی هنوز نتونستم بعد دوماه باور کنم.دوماه تو برزخم.حتی اتاق خودم میترسم وارد بشم چون تلفن زدن ها و تصویری حرف زدنامون تو اتاقم بود وارد میشم صداش میاد تو گوشم حرفاتون چهرش جلو چشممه من خیلی خیلی خیلی میخاستمش.انگار تو خونم حل شده عشقش

چرا رفت؟

چرا رفت؟

اگه با منی والا خودمونم نفهمیدیم چیشد چون همدیگرو خیلی دوس داشتیم درعرض چند دقیقه و چندجمله از این رو به اون رو شد

ببين اگه علتش رو پيدا كني راحت تر باهاش كنار مياي
مال من رفت چون برا پول امده بود تمام

ببين اگه كسي بياد تو زندگيت درست ميشه
ولي ادم درست
چون اگه باز ادم اشتباهي راه بدي داغون ميشي ها

ببين اگه علتش رو پيدا كني راحت تر باهاش كنار مياي
مال من رفت چون برا پول امده بود تمام

برای من اولش اومد دوست باشیم عاشق هم شدیم حتی گفت برای بدست آوردنت میجنگم ولی یهویی رفت علت رفتن رو هر موقع پرسیدم میگه شرایط نیست میگم می‌سازیم ولی میگه نمیشه میگه تو تحمل خانواده منو رقتارشونو نداری میگم تو از کجا می‌دونی شاید با من بهتر از بقیه کنار اومدن و متقابلاً منم باهاشون حور شدم

بهانه اورده