سخت ترین چیز اعتراف به ضعیف بودن هست .
من خیلی ضعیف هستم که می توانم تمام خاطرات را با یک خاطره خوب یا دلنشین از ذهنم پاک کنم.
خیلی ضعیف هستم که از او عصبانی یا آزرده می شوم.
خیلی ضعیف هستم که حتی به خودم اعتراف می کنم که هنوز احساس بهش دارم
البته ، مثل بقیه ، من سعی کردم با کار ، دوستان خاطراتش را غرق کنم ،
اما فقط توانستم متقاعد کنم که دارم جلو می روم.
اما خودم را که نمیتوانم گمراه کنم.
من در تمام این مدت ، هر دقیقه به او فکر نکرده ام؟

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.