کندوی لب های تو  را زنبور هستم

آماده ی انجام هر دستور هستم


آماده ام تا تحت فرمان تو  باشم

سربازم و در خدمت  "تیمور" هستم


بشکن مرا ، تحقیر کن ، من تا تو هستی

با میل خود ، خواهان حرف زور هستم


ای با تو  من سرسبز تر از هر گلستان !

بی تو کویرانه چه سوت و کور هستم


وقتی طناب دار ، موهای تو باشد

صد بار اگر ، دار ِ تو را " منصور " هستم


گفتی : « کبوتر با کبوتر ، باز با باز » ؟

بانو ! نگو که وصله ی ناجور هستم


حالا بیا و ُ " داعشانه " ، بوسه  ، بوسه

تسخیر کن من را که " دَیْرالزّور " هستم

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.