ماه من، غصه چرا ؟!


تو مرا داري و من


هر شب و روز ،


آرزويم همه خوشبختي توست


ماه من دل به غم دادن و از ياس سخن ها گفتن


كارآنهائي نيست كه خدا را دارند . ..


ماه من غم و اندوه اگر هم روزي ، مثل باران باريد .


يا دل شيشه اي ات ، از لب پنجره عشق ، زمين خورد و شكست، با نگاهت به خدا چتر شادي وا كن


و بگو با دل خود ، كه خدا هست ، خدا هست!


او هماني است كه در تارترين لحظه شب ، راه نوراني اميد نشانم مي داد ...


ماه من غصه اگر هست بگو تا باشد !


معني خوشبختي بودن اندوه است ...!


ولي از ياد مبر ؛


پشت هر كوه بلند سبزه زاري است پر از ياد خدا


و در آن باز كسي مي خواند ؛


كه خدا هست ، خدا هست


و چرا غصه ؟! چرا ؟!

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.