بزن قیچی به عکسایی که برعکس تو خوشحالن

به عکسایی که روی شونه هات دست منو دارن

بزن بیرون برو اما نمیدونی کجا میری بکش کبریت زیر من خودت آتیش میگیری

خودت این زندگی رو ساختی حالا خرابش کن اگه آوارگی رو دوست داری انتخابش کن

درارو باز میزارم بره عطرت از این خونه خیالت تخت چیزی از تو پیش من نمیمونه

کی تنهاییاتو رقم زد خودت کی آرامشت رو بهم زد خودت

واسه این که آروم بگیری شبا بگو کی کنارت قدم زد خودت

تو مثل من کیو داری که بی دوز و کلک باشه کیو داری که با اون خاطراتت مشترک باشه

حالا که حال تو خوبه داری میری با بی رحمی

بدون من هوا سرده الان گرمی نمیفهمی نمیفهمی چه بی رحمی

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.