یه‌شبایی تو زندگیِ آدمیزاد هس که بعد از ساعتها فکر و خیال، به خودش میادو میبینه روحش از اعماق وجود داره گریه میکنه، ولی از چشماش هیچ اشکی نمیاد!

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.