همیشه شب با سکوت و آرامشش آدم ها رو عاشق تر میکنه
مثل دیشب وقتی با دو تا استکان چای دارچین تازه دم اومد مقابلم نشست . انگار هزار ساله ندیدمش دلم براش رفت ...
یه چای گذاشت جلوم و عمیق توی چشمام نگاه کرد وگفت : دلم یه خواستنِ از تهِ دل میخواد !!!!
با تعجب نگاهش کردم . گونه هاش سرخ شد ...لبخندی ریزی زد وگفت : خودت که میدونی منظورم چیه! دوست داشتنای خودتو میگم!!
گفتم: ولی من که روزی هزاربار میگم دوستت دارم همش هم از ته دل!! گفت خب همین منو بدعادت کرده دیگه !! میدونی ؛ دوست داشتنات مثل آب دریاست ، روز به روز تشنه ترم میکنه!!! تا روزی که !!
حرفش رو ادامه نداد .
پرسیدم تا روزی که چی؟؟ گفت تا روزی که کاملا غرقت بشم و ..... خلاص
خندیدم و گفتم این دریا تنها ماهی قرمز کوچولوی خودشو غرق نمیکنه
لبخندی زد و گفت : میدونم .... چاییت سرد نشه ..