(0):همه شهر دعایت میکنند که برانها بگزری!! ولی
چرا نمیگزری!
(9):والا یاری داشتم شهد عسل دیر به دیر به دیدارش میرفتم
روزی دعایم کرد شاید که نفرینم
گفتت انشالله کاسه گردی و همه چشم تو شوند
از انروز چشم گریان وسرگردانم و اورا نمی یابم که
کاسه چشمم گردد و چشم گردم و
اورا یکبار دیگر ببینم!!
حیف وصد حیف..........

پسند

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.